خاطرات ما
مرا عهديست با شادي که شادي آن من باشد مرا قوليست با جانان که جانان جان من باشد به خط خويشتن فرمان به دستم داد آن سلطان که تا تختست و تا بختست او سلطان من باشد اگر هشيار اگر مستم نگيرد غير او دستم وگر من دست خود خستم همو درمان من باشد
501 subscribers

Videos