غزل نشد



0
677

شبیه تو پرنده ای که میرود به سمت خورشید*شبیه من ترانه ای میان شعله های تردید*نشسته ام به انزوا به رنگ و بوی بی پناهی*به خلوتم نمیرسد حضور روشن پگاهی*غزل نشد خیال من جنون من نگفته باقیست*چه ترسم از ستیز شب که صلح سینه ام چراغیست*شبانه ی بی صدائیست ترانه ای بی تو دم نمیزند*به ساعت بی حواسم ببین که عقربه قدم نمیزند*بخوان که با صدای تو جوانه میزند سرودم ...

Published by: سناء Published at: 8 years ago Category: موسیقی