سه روایت از زندگی نوشته ی یاسمینا رضا



2
314

معرفی کتاب صوتی سه روایت از زندگی کتاب صوتی سه روایت از زندگی نوشته‌ی یاسمینا رضا، ماجرای شب‌نشینی ساده دو زوج را روایت می‌کند. نمایشنامه‌ای کوتاه از خانواده‌ای‌ که در یک روز تعطیل و بدون هماهنگی برایشان مهمان می‌آید، واقعه‌ای که به سه حالت مختلف رخ می‌دهد و مخاطب می‌تواند برداشت خود را از شخصیت‌ها و تصمیم‌گیری‌های آن‌ها داشته باشد. در هر سه قسمت این نمایشنامه یک اتفاق تکرار می‌شود. زوجی به خانه زوج دیگر می‌رود. بنابراین موقعیت و شخصیت‌ها و حتی اتفاق‌ها یکسانند. آنچه در هر روایت تغییر می‌کند رفتار و خلق و خوی این دو زوج است. در این نمایشنامه متوجه می‌شویم یک شخصیت می‌تواند در برابر یک موضوع ثابت رفتارهای متفاوتی از خود بروز دهد. می‌تواند زود جوش بیاورد و عصبی شود، می‌تواند خیلی آرام و منطقی با موضوع برخورد کند. می‌تواند خود را ببازد یا هنوز امیدوار باشد و...‏ در کل آنچه که در سه روایت از زندگی قابل ملاحظه است، درک چند رفتار مختلف در مواجه با یک موقعیت ثابت است. کل نمایشنامه گپ و گفت بین دو زوج است. صحبت‌هایی که اکثرا کسل کننده و حوصله سر بر هستند و نیاز به یک شنونده صبور و با حوصله دارد. یاسمینا رضا (Yasmina Reza) معروف‌ترین نمایشنامه‌نویس زن فرانسوی امروز است که نمایشنامه‌هایش به سی‌وپنج زبان ترجمه شده‌اند و بازیگرانی مانند شون کانری، رابرت دنیرو و آل پاچینو آرزوی بازی در نمایشنامه‌هایش را دارند. همچون اریک امانوئل اشمیت نمایشنامه‌نویس دیگر فرانسوی و مطرح امروز، یاسمینا رضا با انتخاب سوژه‌های مبتکرانه و پرداخت خاص آنان آثاری را خلق کرده که به گفته بسیاری در امتداد آثار نویسنده فرانسوی ناتالی ساروت هستند. هم‌زمان نمایشنامه‌های او آثار هارولد پینتر را نیز به یاد می‌اندازند. با این تفاوت که سبک یاسمینا رضا کمتر به زبان و بیشتر به ساختار نمایشی می‌پردازد. در قسمتی از کتاب صوتی سه روایت از زندگی می‌شنویم: - سحر این بچه چه مرگشه نعره میزنه. - خوابش نمی‌بره میگه گشنمه. - پدر سوخته بهونه میاره که نخوابه، بهش بگو نخوابه دیگه چرا عربده می‌کشی... - بیسکوییت‌هاش رو برداشتم تا بذارم جلو مهمونات! - اینا چرا بی‌خبر اومدن؟ - نمیدونم برو از خودشون بپرس. - نمیگن شاید ما آمادگیشو نداشته باشیم. - شاید ما آمادگیشو نداشته باشیم، این وضع آشپزخونمونه ببین دوتا استکان تمیز پیدا نمیشه، اونا نشستن بیرون و من بدبخت باید اینجا ظرف بشورم. - آرمان چقدر بهت گفتم درو باز نکن. - اومدن پشت در چیکار کنم بگم درو باز نمی‌کنم؟ راوی: نازی دشتکیان، حجت نصاری، فرناز حیدری، محسن زحمتکش ناشر صوتی: تاپ آرت

Published by: Ketabe Gooya کتاب گویا Published at: 4 years ago Category: سرگرمی