کودکان خیابانی - زنده یاد ناصر عبدالهی



25
118635

دو تا چشم بی تکلف یه صدای خشک زخمی یه نگاه بی ستاره دو تا دست پینه بسته دو تا پای خرد و خسته که دیگه رمق نداره ازسر صبح تادل شب می پیچه صدای گاری تو گوش کر خیابون توی گرما زیر آفتاب توی سرما زیر بارون سر چهار راه دورمیدون میخوام از شما بخونم شما که غریبه هستید پیش چشم آشناها ازهمیشه تا همیشه دستاتونو هدیه کردین به نگاه سرد ماها پیشتون مثل یه بره است سر به زیر و رام و آروم دنیا با اون همه گرگیش توی این معرکه میدون کوچیکه قد یه کوچه با نهایت بزرگیش توی مشتتون اسیره مثل بازیچه کوکی که تو دست این واونه اگه مردی مونده باشه توی بازوی شماهاست جون هر چی پهلوونه میخوام از شما بخونم شما که غریبه هستید پیش چشم آشناها ازهمیشه تا همیشه دستاتونو هدیه کردین به نگاه سرد ماها کوچیکین اما بزرگین هرچی سختیها زیاده همت شما بلنده توی این دوره زمونه خیلی حرفه که یه بچه کمر مردی ببنده دل آسمون میریزه وقتی لبهاتون میلرزه اما گریه رو میخندین کوچیکین امابزرگین به خود خدا قسم که شما ها یه پارچه مردین میخوام از شما بخونم شما که غریبه هستید پیش چشم آشناها ازهمیشه تا همیشه دستاتونو هدیه کردین به نگاه سرد ماها

Published by: Ava Irani Published at: 12 years ago Category: موسیقی